مثل سلامتی بعد از قرص تلخ
حدود دو سال و نیم پیش در پینوشت این پست نوشتم: «چوب خط میخواهم برای شمردن روزها... از امروز شروع شد. گذر از مرز. نه خوب و نه بد، یا هم خوب و هم بد!»
نمیدانم چقدر جدی گرفته شد و یا چقدر خوانده شد؟! اما هرچه که بود گذشت... امروز از مرز گذشتم و فکر میکنم: هرچند تلخ، اما خوب. مثل سلامتی بعد از قرص تلخ؛ مثل صبح بعد از شب یلدا.
روزهای تلخ این مدت اما به لطف دوستان، آسانتر گذشت. دوستانی که وجودشان و همدلیشان از با ارزشترینهای این دنیاست... و البته دوستان اینترنتی که با ایمیلهاشان مایه دلگرمیام شدند...
خلاصه این چند خط بالا یعنی اینکه: بله! من «برای چندمین بار» برگشتم.
پینوشتها:
۱- هرآنچه برای خود میپسندی، همان برای خودت بپسند و این قدر به ما گیر نده. شاید ما فازمان چیز دیگری بود...
۲- بی همگان به سر شود / بی تو مگر نمیشود؟ | زنده یاد عمران صلاحی
۳- زندهباد آزادی
نمیدانم چقدر جدی گرفته شد و یا چقدر خوانده شد؟! اما هرچه که بود گذشت... امروز از مرز گذشتم و فکر میکنم: هرچند تلخ، اما خوب. مثل سلامتی بعد از قرص تلخ؛ مثل صبح بعد از شب یلدا.
روزهای تلخ این مدت اما به لطف دوستان، آسانتر گذشت. دوستانی که وجودشان و همدلیشان از با ارزشترینهای این دنیاست... و البته دوستان اینترنتی که با ایمیلهاشان مایه دلگرمیام شدند...
خلاصه این چند خط بالا یعنی اینکه: بله! من «برای چندمین بار» برگشتم.
پینوشتها:
۱- هرآنچه برای خود میپسندی، همان برای خودت بپسند و این قدر به ما گیر نده. شاید ما فازمان چیز دیگری بود...
۲- بی همگان به سر شود / بی تو مگر نمیشود؟ | زنده یاد عمران صلاحی
۳- زندهباد آزادی
3 نظر
پيغام خود را بگذاريد
مهدي
آريان هستم. اهل ري. مثلا روزنامهنگار شايد هم گرافيست. قرار است در اين
وبلاگ مطالب طنز نوشته شود. حالا اگر ديديد گاهي جانم به لب رسيد و چرندي
تحويل دادم - كه زياد هم از اين اتفاقات برايم ميافتد و معمولاهم چرند
مينويسم - اگر خوشتان نيامد، تقاضا دارم فحشم ندهيد و ادبيات شفاهي نثارم نكنيد. خب... ميتوانيد درعوض، روي آن ضـربـدر - همان ضـربدر
بالا، سمت راست را ميگويم - كـليك كنيـد و خــلاص!
:)
خوشحالم که برگشتی
۲. دمش گرم! واقعاً میشود خوبم میشود!!!
۳. آزادیت مبارک...
hamisheh salamat bashi