کندن نه‌خبر؟

| نظرات 42 |
یا

از ده چه‌خبر؟

گوساله، گاو، گاومیش، گوسفند، الاغ و... این‌ها فحش نیستند، حیوانند.
رفتیم تبریز و حالش را بردیم: روستای پدری به نام «بنه کهل» و روستای «عالیجان» چه صفایی داشت و چه آسمانی...
عرعر الاغ‌هاش - بدون تریبون - می‌ارزید به خیلی از این سخنرانی‌های دوزاری. رساتر هم بود.
می‌رفتیم «چل» و به‌به...
ماست گاومیش و کره محلی و دوغ و شیر و به‌به...
صفایی کردیم برای خودمان

پ.ن:
۱- ما به ده می‌گوییم کند لازم به ذکر است که این کلمه در لفظ «کد» خوانده می‌شود
۲- ما به صحرا می‌گوییم چل
۳- زندگی‌روستایی را دوست دارم حتی با وجود همه سختی‌ها و کمبود امکاناتش، البته فقط با یکی‌شان شدیدا مشکل دارم، آن هم نبود تکنولوژی شیلنگ در سرویس‌های بهداشتی‌شان است

42 نظر

saeed گفت:

آقا شما لطف داري اساسي.
ممنونم
اگر مي‌شد خودم هم روزها بودم نمايشگاه كه همديگر را ببينيم خيلي خوب بود.
لطفت مستدام
حق يارت

لیلی گفت:

یک جورهایی من هم این روزها دلم روستا می خواهد. خلاصه جایی که شهر نباشد. این جا نباشد...:)

محمدرضا گفت:

سلام
بالاخره فرصت کامنت گذاری برام پیش اومد.
خوبی مهدی جان نه خبر؟ هارا گل دی؟ ;)
این بنه کهل روستای هادی ساعی نیست؟

محمدرضا گفت:

سلام
بالاخره فرصت کامنت گذاری برام پیش اومد.
خوبی مهدی جان نه خبر؟ هارا گل دی؟ ;)
این بنه کهل روستای هادی ساعی نیست؟

سلام محمد رضاجان. كندن گليرم. چرا همون روستاي هادي ساعي هست...

آقا به اهل کدّتون بگو چند روز تجمع اعتراضی داشته باشن مشکل شلنگتون هم مرتفع میشه
به طرفه العینی دست هر ننه قمری یه شلنگ یا یه چماق می دن سر چهار راهها وامیسونن
ایرادتمند
سینه سوخته

روح اله گفت:

سلام حاج مهدی ... خوش به حالت الان تواین گرما آب و هوای مناطق کوهستانی خیلی میچسبه ... میگم تو هم فحش میدی آخرش میگی اینها حیوانند ها(چشمک)

آمنه گفت:

جای من بسیار خالی!

Ares گفت:

hechvagt yadomnan chikhmaz.
boo safalar ke kadda varomozdi.


منم جوگیر شدم یهو (:

سلام مهدي‌جونم!
خوبي داداش؟
ممنونم از لطفت! زنده باشي و سرحال تا در شادي‌هات بتونيم شركت كنيم!
راستي! اون توضيحي كه نوشتي "چرند مي‌نويسي" بردار بابا! والا ما 6 سال پيش كه باهات همكار بوديم كارات رو مي‌ديديم و كيف مي‌كرديم!
خيلي مخلصيم :)

آمنه گفت:

سر بزن کارت دارم

نازلي گفت:

تا چند سال ديگه از اون ده ديگه اثري نميمونه، شنيدم پولداراي بستان آباد ريختن اونجا و زمينها رو خريدن
کاش يکي پيدا بشه بنويسه

سپیده گفت:

سلام گارداش نجسن.
آقا مهدی من سپیده از همشهریان هادی هستم .

شما که این همه مزه تو سایتت پروندی لطف کن از روستای بنه کهل اطلاعات بیشتری مثل عکس و تاریخچه تو سایتت بزاری.

سپید گفت:

سلام گارداش نجسن.
آقا مهدی من سپیده از همشهریان هادی هستم .

شما که این همه مزه تو سایتت پروندی لطف کن از روستای بنه کهل اطلاعات بیشتری مثل عکس و تاریخچه تو سایتت بزاری.

محمد اریانی بنه کهل گفت:

سلام
اقا مهدی دستتون درد نکنه از اینکه اسم کندمونو زنده کردی من که زیاد بلد نیستم چقدر بهتره که اطلاعات کاملی از کندمون تو سایتت بذاری تا مردم بیشتری باش اشنا شن مانند اطلاعاتی از پر اوازه ترین قهرمان المپیک (هادی ساعی بنه کهل)و دکتر افشار و.....یاشاسین آذربایجان اوجانی:بنه کهل

حامد گفت:

ازاینکه این سایت رو به وجود اوردید واقعا اهالی بنه کهل خوشحال هستن و از شما تشکر میکنند اما بهتر که رسمیتر باشه و عکس و اطلاعات هم داشته باشه تا بازدید کننده لذت ببره

ولی سلیمی بنه کهل گفت:

سلام من ساکن آبیک هستم تعدادی عکس تاریخی از بنه کهل دارم اگه خواستی برات میفرستم
.......
پاسخ: جناب سلیمی عزیز! ممنون می شم اگر عکس ها رو به ایمیلم که در سایت نوشتم بفرستی.

بنه کهل گفت:

سلام اقا از عکس چه چراعکسای روستا مونو ارائه نمیدی تا لذت ببریم اگه نداری خوب از جناب سلیمی کمک بگیر

رها گفت:

سلام جناب مهدی آریان
خوشحالم که در مورد سرزمین آبا و اجدادیتون مطلب گذتشته بودی
منو کاملا میشناسی منتها من از روستای قرانقیه هستم
برای اینکه بیشتر منو بشناسی یه سر بهم بزن اگر پروفایلمو بخونی کاملا منو یادت میاد دوست خیلی خوبم

یه راهنمایی میکنم : کوچه لاله ۲ عروسی

اولدوز گفت:

اگر عکس بذارید ممنون میشم آقای آریان دلم برای بنه کهل تنگ شده.
....
پاسخ: اولدوز عزیز، متاسفانه عکسی از بنه‌کهل ندارم.

ناهید گفت:

سلام به همه همشهریان عزیزم.آقا مهدی خیلی خوب کاری کردین که همچین مطالبی گذاشتید.ولی عکس از مناظر و اهالی روستا هم بزارین خیلی خوب میشه.

سلما گفت:

سلام یکی از دوستان ما اطلاعاتی از بچه محلتون میخواد تو رو خدا کمکش کنید اسمش یوسف خسروی بنه کهل نام پدرش علی فکر کنم همون شهر ری هستن خودش هم کارشناس ارشد فیزیک حالت جامد دانشگاه تهران بوده
یه امانتی داره باید هر چه زودتر پیداش کنه

سلما گفت:

سلام یکی از دوستان ما اطلاعاتی از بچه محلتون میخواد تو رو خدا کمکش کنید اسمش یوسف خسروی بنه کهل نام پدرش علی فکر کنم همون شهر ری هستن خودش هم کارشناس ارشد فیزیک حالت جامد دانشگاه تهران بوده
یه امانتی داره باید هر چه زودتر پیداش کنه

سلما گفت:

سلام یکی از دوستان ما اطلاعاتی از بچه محلتون میخواد تو رو خدا کمکش کنید اسمش یوسف خسروی بنه کهل نام پدرش علی فکر کنم همون شهر ری هستن خودش هم کارشناس ارشد فیزیک حالت جامد دانشگاه تهران بوده
یه امانتی داره باید هر چه زودتر پیداش کنه

صمد نودرگاه بنه کهل گفت:

سلام اقای اریان من هم از شما تشکر میکنم امیدوارم بتونم به بنه کهل کمک کنم تا تصاویر زیبای ولایت عشق توی سایت بزاریم تا همولایتیهامون لذت ببرن .(خاطره)پانزده ساله بودم سوار الاق علی دایی شده بودم الاق من نر بودوماده الاقی در یونجه زار روبروی حمام ده پارک کرده بود همینکه الاق من چشمش به ان خشکله افتاد دیگه یادش رفت که با منه شروع کرد به عرعر کردن ودویدن و من از پشت اقا خره اویزون گردنش شدم جاتون خالی قبل از اینکه با اون خوشکله اره من ازش یه لب اساسی با حرس گرفتم بعدشم منو ول کردو حسابی زخمی شدم.

صمد نودرگاه بنه کهل گفت:

اقای اریان لطفا توضیح بده نحوی گذاشتن عکس روی سایت .۴
...............
پاسخ:
سلام جناب صمد خان عزیز
خاطره جالبی بود و از خوندنش لذت بردم.
اگر می‌خواهید عکسی برای این مطلب اضافه کنم، باید عکس مورد نظر رو برای من ایمیل کنید تا خودم به مطلب اضافه کنم.
ایمیل من:
mahdi.aryan@gmail.com
و یا
m_aryan۱۳@yahoo.com
با تشکر فراوان

نگین نودرگاه گفت:

سلام من نگین دختر صمد اقا هستم ۱۳ساله من از اون دوران هیچ خاطره ای ندارم اما عکس براتون می زارم
......
پاسخ:
سلام نگین خانم
خیلی ممنون از لطفتون.

یوسف یوسفی گفت:

سلام با تشکر از زحمات شما مایل هستم در مورد خانمی که حدود۸۰ سال قبل(حداقل) در روستا زندگی می کرده و صاحب کراماتی بوده که بعد از مرگش قبه و بارگاهی هم برایش روی کوه درست نموده بودند و قوچی همیشه بالای آرامگاهش می ـمده .و زندگی می کرده وسنگی قوچ مانند بر سر مزارش گذاشته بودند که بنام " قوچ داشیاس " معروف شده بود بیشتر بدانم . با سپاس فراوان یوسف
-----------
پاسخ:
دوست عزیز من اطلاعی در مورد «قوچ داشی» ندارم.
البته داستان‌هایی در موردش شنیده‌ام که در حال حاضر فراموش کردم.

داود نوری بنه کهل گفت:

با سلام و عرض خسته نباشید خدمت همه هم شهریان عزیز مخصوصا تمامی افرادی که به بنه کهل عشق میورزند من هم به نوبت خود از اقای آریان تشکر مینمایم
آقای آریان من هم میخواهم مطالبی در سایت بنه کهل درج نمایم لطفا راهنمایی کنید .آدرس بنده d.f۱۳۵۱۲yahoo.com

داود نوری بنه کهل گفت:

d.f۱۳۵۱@yahoo.com

حاکی گفت:

با سلام و تشکر
ممنون از مطالب

روحی گفت:

سلام خسته نباشید کارتون با ارزش و قابل تقدیره
لطفاعلت نامگذاری بنه کهل به این نام رو تو سایت قرار بدید جالبه....

نازلی گفت:

به ببین اونجا چه خبره
اون کامنت من مال ۲۰۰۹ بود
این زیر پر شده
خوشحالم چه زیادیم

امیر انصاری بنه کهل گفت:

دوستار هرچی بنکهلی هستیم. بنه کهل یه ایرانه

امیرموسوی گفت:

سلام. ممنونم از آقای آریان
یاد باد ....

Anonymous گفت:

لطفی ابراهیم می گوید: باتشکر از هم کدیلر
با هم بودن خیلی می ارزد

Anonymous گفت:

لطفی ابراهیم می گوید: باتشکر از هم کدیلر
با هم بودن خیلی می ارزد

Anonymous گفت:

لطفی ابراهیم می گوید: باتشکر از هم کدیلر
با هم بودن خیلی می ارزد

شایان بورلطفی گفت:

ممنون اقا مهدی که نام بنه کهل را زنده نگه داشتی لطفا از افتخارافرینان این دیار بیشتر بنویس

شایان بورلطفی گفت:

ممنون اقا مهدی که نام بنه کهل را زنده نگه داشتی لطفا از افتخارافرینان این دیار بیشتر بنویس

شایان بورلطفی گفت:

ممنون اقا مهدی که نام بنه کهل را زنده نگه داشتی لطفا از افتخارافرینان این دیار بیشتر بنویس

شایان بورلطفی گفت:

سلام جناب اقای مهدی اریان هوای روستا ابری کمی بارانی همراه با باران پاییزی می باشد

اهالی روستا شایان وحید مهدی ووحیدپاسبان

پيغام خود را بگذاريد

لطفا برای ثبت نظرتان، در کادر زیر بنویسید حاصل جمع دو با دو چند می‌شود (به عدد لطف کنید) و سپس روی submit کلیک کنید. (شرمنده! آنقدر اسپم ارسال شد تا مجبور شدم این کد امنیتی را بگذارم.)

(required):

مهدي آريان هستم. اهل ري. مثلا روزنامه‌نگار شايد هم گرافيست. قرار است در اين وبلاگ مطالب طنز نوشته شود. حالا اگر ديديد گاهي جانم به لب رسيد و چرندي تحويل دادم - كه زياد هم از اين اتفاقات برايم مي‌افتد و معمولاهم چرند مي‌نويسم - اگر خوشتان نيامد، تقاضا دارم فحشم ندهيد و ادبيات شفاهي نثارم نكنيد. خب... مي‌توانيد درعوض، روي آن ضـربـدر - همان ضـربدر بالا، سمت راست را مي‌گويم - كـليك كنيـد و خــلاص!

درباره این نوشته

این صفحه حاوی یک نوشته است که توسط مهدي آريان در August 10, 2009 3:46 PM منتشر شده است.

تنگ شدم نوشته قبلی اين بلاگ بود

باران آمد، تابستان رفت، ماه گم شد نوشته بعدی اين بلاگ است

نوشته های اخیر را می توانید در صفحه نخست مشاهده نمایید و یا به آرشیو مراجعه کنید تا تمامی نوشته ها را مشاهده کنید.

با
قدرت مووبل تایپ 4.32-en