اندر احوالات اخیر ما

| نظرات 5 |
با دلی شاد و خیالی خوش، مشغول خط زدن ایام باقیمانده تا اجرای قانون جدید معافیت خدمت سربازی بودیم که از اضافه شدن بندی جدید به قانون فوق‌الذکر مطلع شدیم. نتیجه حاصله از اضافه شدن این بند نحس، استثنا شدن امثال غیبت خورده‌ای همچون ما برای استفاده از قانون فوق شد!
به همین دلیل مسخره، تمام نقشه‌های جدی‌مان از قبیل کنکور و ادامه تحصیل با خیال معاف شدن، نقش بر آب شد!
ما هم که چندی پیش در محضر حاجی آقا، به دلایل سیاسی، اخلاقی، وجدانی، اجتماعی، رفاقتی، عشقی و دیگر مسایل که به علت امنیت‌های سیاسی، اخلاقی، وجدانی، اجتماعی، رفاقتی، عشقی و دیگر مسایل - که نه در محضر حاجی آقا تشریح شد و نه در این مکان عمومی قابل شرحند - استعفای خود را از شغل روزنامه‌چی اعلام (اعلان) کرده بودیم، فی‌الحال تنها به همان کار صفحه‌بندی مجله آن هم به‌صورت پاره وقت بسنده کرده‌ایم. از طرفی تمام محدودیت‌هایی که به‌دلیل همان برنامه‌های ذکر شده برای خود مقرر کرده بودیم، از جلویمان برداشته شده.
ظاهرا خودمان مانده‌ایم و کلی وقت اضافه آن هم بدون پنالتی. اما معلوم نیست به دلیل کدام معادله مجهولی، حتی وقت سر خاراندن هم نداریم چه بسا بدتر از گذشته!

پی نوشت: آشپز قهوه‌خانه، کریم را گفتم املت را سفت درست کند، بی‌شعور شل پخت. پاک ما را پیش طرف شرمنده کرد. توی سرش که می‌زدم گفتم کی آدم می‌شوی؟ احمق عرض کرد هر وقت که بفرمایید!

5 نظر

الي گفت:

سلام . تشريف نداشتيد چند وقت .
تو اين اوضاع همان صفحه بندي جرايد بهتر است تا طبق دستور نوشتن احتمالن .
پي نوشت عالي بود.

سبک سر گفت:

طفلک کریم آقا...
آدم وقتی شرایط کار شما را در این روزها می بینه اعصابش خورد می شه. مثل این می مونه به یه معمار بگن خونه بساز اما با هوا.

الي گفت:

گفتم به ليلا !
گفت : بابا همه كه ليلا نميشن !
مفتخرم كه مي آييد و مي خوانيدم .

سلام!‌سرت هميشه به كارهاي خوش شلوغ باشه مهدي جوون!
راستي قربون دل و حِست نسبت به فيلماي كيميايي و حاتمي كيا!
دلتنگم!
مخلصيم شديد!

محمد گفت:

سلام
چطوري پسر؟

پيغام خود را بگذاريد

لطفا برای ثبت نظرتان، در کادر زیر بنویسید حاصل جمع دو با دو چند می‌شود (به عدد لطف کنید) و سپس روی submit کلیک کنید. (شرمنده! آنقدر اسپم ارسال شد تا مجبور شدم این کد امنیتی را بگذارم.)

(required):

مهدي آريان هستم. اهل ري. مثلا روزنامه‌نگار شايد هم گرافيست. قرار است در اين وبلاگ مطالب طنز نوشته شود. حالا اگر ديديد گاهي جانم به لب رسيد و چرندي تحويل دادم - كه زياد هم از اين اتفاقات برايم مي‌افتد و معمولاهم چرند مي‌نويسم - اگر خوشتان نيامد، تقاضا دارم فحشم ندهيد و ادبيات شفاهي نثارم نكنيد. خب... مي‌توانيد درعوض، روي آن ضـربـدر - همان ضـربدر بالا، سمت راست را مي‌گويم - كـليك كنيـد و خــلاص!

درباره این نوشته

این صفحه حاوی یک نوشته است که توسط مهدي آريان در March 5, 2010 1:27 PM منتشر شده است.

لطفا لبخند بزنید نوشته قبلی اين بلاگ بود

خوانسار یا میوه‌ای؟ مسئله این است نوشته بعدی اين بلاگ است

نوشته های اخیر را می توانید در صفحه نخست مشاهده نمایید و یا به آرشیو مراجعه کنید تا تمامی نوشته ها را مشاهده کنید.

با
قدرت مووبل تایپ 4.32-en