همه فرزندان من
اگر روزی شخصی، مثلا خبرنگار یا مجری بیمزه و لوسی از من در
مورد احساسم نسبت به شمارههای منتشر شده مجله اینترنتی ولگرد بپرسد، همان جوابی را
میدهم که اغلب هنرمندان نسبت به آثارشان میدهند: هر شمارهای که منتشر
شده، مثل فرزندم است.
نه اینکه بگویم من هنرمندم نه. و نه اینکه بگویم علاقه من نسبت به شمارههای منتشر شده، مانند علاقه پدر یا مادر به فرزندش است. بلکه از این جهت این پاسخ را میدهم، چرا که با هربار منتشر شدن یک شماره از مجله ولگرد، دردی کشیدهام همچون درد زایمان!
بله! این حس من از این جهت است که مصائب انتشار هر شماره، طوری است که با هر بار انتشار، انگار هر شماره را یک بار زاییدهام!
این را از این بابت گفتم تا شاید توجیهی باشد برای تاخیر و غیبتمان. اما در هر صورت در این مدت غیبت و در آستانه دو رقمی شدن «شماره - فرزند» مان، تغییراتی در ساختار فنی ایجاد شد تا انشاءالله دیگر دچار تاخیر نشویم. به امید خداوند مهربان.
پینوشت: شماره ۱۰ مجله ولگرد را اینجا ببینید
نه اینکه بگویم من هنرمندم نه. و نه اینکه بگویم علاقه من نسبت به شمارههای منتشر شده، مانند علاقه پدر یا مادر به فرزندش است. بلکه از این جهت این پاسخ را میدهم، چرا که با هربار منتشر شدن یک شماره از مجله ولگرد، دردی کشیدهام همچون درد زایمان!
بله! این حس من از این جهت است که مصائب انتشار هر شماره، طوری است که با هر بار انتشار، انگار هر شماره را یک بار زاییدهام!
این را از این بابت گفتم تا شاید توجیهی باشد برای تاخیر و غیبتمان. اما در هر صورت در این مدت غیبت و در آستانه دو رقمی شدن «شماره - فرزند» مان، تغییراتی در ساختار فنی ایجاد شد تا انشاءالله دیگر دچار تاخیر نشویم. به امید خداوند مهربان.
پینوشت: شماره ۱۰ مجله ولگرد را اینجا ببینید
4 نظر
پيغام خود را بگذاريد
مهدي
آريان هستم. اهل ري. مثلا روزنامهنگار شايد هم گرافيست. قرار است در اين
وبلاگ مطالب طنز نوشته شود. حالا اگر ديديد گاهي جانم به لب رسيد و چرندي
تحويل دادم - كه زياد هم از اين اتفاقات برايم ميافتد و معمولاهم چرند
مينويسم - اگر خوشتان نيامد، تقاضا دارم فحشم ندهيد و ادبيات شفاهي نثارم نكنيد. خب... ميتوانيد درعوض، روي آن ضـربـدر - همان ضـربدر
بالا، سمت راست را ميگويم - كـليك كنيـد و خــلاص!
وقتی فکر میکنم که هر کدوم از اینها بچههاتن یه جمله هم نمیتونم در موردشون بگم نه اینکه احساساتی شده باشم ها هر چی میخوام بگم بنظرم زشت میاد!! :دی
خدا بر شما و نویسندگان مجله قلمی توانا و دلی خوش عنایت فرماید انشالاااااااا
آقای پدر ولگرد ! خیلی ممنون بابت زحماتتان . درک می کنم
امروز که صد سبد سلام به پیشکشی آورده ام می دانم در گیر ۱۴هُمین درد مجله هستید :)
ما هم آمدید تا با حضور خویش تسلای دل نویسنگان آن مقال شویم لذا از زبان الکن خویش و کسانی که از راه های دور و نزدیک قدم رنجه فرمودند از شما کمال تشکر و سپاس را داریم و از خداوند متعال برای ایشان صبر جزیل ، خوانندگان خلیل و هر قافیه ی خوبی از قبیل مسالت دارم .
سید حاج محمد مهدی ماه دی آبان ۱۳۹۱ ه-ش