همیشه کلاغها را دوست داشتهام
آنوقت است که یک کلاغ سیاه، تنها بالای یک درخت کاج مینشیند و کنتراست تصویر را معقولانهتر میکند. کلاغ، بلند بلند غارغار میکند و حتی سکوت را میشکند.
نمیدانم چرا کسی کلاغها را دوست ندارد؟ چرا برخی کلاغ را شوم میدانند؟ فقط بهخاطر روسیاهیش و صدایش؟ قرنهاست که در حق کلاغها این ناعدالتی صورت میگیرد و اصلا شاید به همین دلیل است که سرکش شدهاند و بیادب.
اما من همیشه کلاغها را دوستشان داشتهام و هنوز هم دوستشان دارم. رنگشان را و صدایشان را و بیادبیشان را...
پینوشت:
چند روز پیش کلاغی را دیدم که از خود ردی را به جا گذاشت. و انگیزهام شد برای نوشتن این پست. من همیشه کلاغها را دوست داشتهام.
24 نظر
پيغام خود را بگذاريد
مهدي
آريان هستم. اهل ري. مثلا روزنامهنگار شايد هم گرافيست. قرار است در اين
وبلاگ مطالب طنز نوشته شود. حالا اگر ديديد گاهي جانم به لب رسيد و چرندي
تحويل دادم - كه زياد هم از اين اتفاقات برايم ميافتد و معمولاهم چرند
مينويسم - اگر خوشتان نيامد، تقاضا دارم فحشم ندهيد و ادبيات شفاهي نثارم نكنيد. خب... ميتوانيد درعوض، روي آن ضـربـدر - همان ضـربدر
بالا، سمت راست را ميگويم - كـليك كنيـد و خــلاص!
عکسشم نمیذاشتی خودمون حدس میزدیم ردش چی بودهها!!!
منم کلاغا رو دوس دارم خیلی باهوشن
دیدی تو پارک بعضی وقتا زور میزنن با نوکشون شیر آبو باز کنن؟؟
سلام
این لحظه وهمه لحظاتت بخیر
اگر چه همانطور هست که شما میفرمائید وکلاغها مظلوم واقع شدند اما جماعت کم کم دارن با کلاغها آشتی میکنند با رنگ پرکلاغی پرچم صلح برایشان باحتزاز درمیارن .
یاد آهنگ امام رضا محسن چاوشی افتادم..
مطمئنا کلاغها از کبوترها بهتر هستند... حتی فیلم کشتار کلاغها یا کلاغ را هم دوست دارم خصوصا از فیلمهای کبوتری....
من هم کلاغ ها رو خیلی دوست دارم
بهت پیشنهاد می کنم کتاب کلاغنامه: از اسطوره تا واقعیت
از عباس صفاری رو بخونی.
می دانی اغلب " کلاغی را سر جالیز جدی نمی گیرند ؟ "
خوبه تو جدی گرفتی .
منم دوستشون دارم .
می دانی اغلب " کلاغی را سر جالیز جدی نمی گیرند ؟" ولی تو جدی گرفتی اش .
من هم دوستشان دارم .
الان این بازنگری اون شعر سهراب بود که
"و چرا در قفس هیچکسی کرکس نیست" و اینا ایگه؟!
سیاه سیاهم
با زرد هماهنگم کن استاد
گاه حجم یک کلاغ کنتراست یک تابلو را حفظ می کند
ری شهر خاطرات کودکی ام...
به بهانه این نوشته ات ... یک چیزی برای کلاغت می نویسم...
ها !
چاکریم
آقا جان ...قربان آن قلب قرمزت در آن کاریکاتور سیاهت بروم من ...
می شود حالا که لینک ما را به این بالا مالا ها آوردی یک زحمت هم بکشی ... این اسم ما را برداری همان نام ماهیچ و اینا بماند >>>!
من بنده همچنان روبروی وبلاگ محترم خانه به دوش دست به سینه نشسته ام ... جلدی میروم و جلدی برمیگردم ...امید آنکه ما ناممان همچنان مخفی بماند تا سیاسی تر نشویم ....
اجرای این نوشته را هم تقدیم می کنم به آن دختری که لب دریا اینقدر نسیت که مرد.
از کلاغ بدم مياد
نفرت دارم
حالم بهم ميخوره از خودش و صداش
اينقدر که ازش بدم مياد،يه جورايي ميترسم امروز يه طوري بشه،خصوصن که از صبح تا حالا دل شوره دارم
ديشب هم خواب بد ديدم
اميد وارم ختم به خير بشه
کاش اينو نخونده بودم
.....................................
پاسخ: متاسفم كه با اين مطلب ناراحت تون كردم
شنيده ام كه كلاغ ها دائم در حال ذكر گفتن هستند
عجب استادی.............
مرسی مهدی جان
به خاطر سرعت عملت ... فردا برای کلاغ جانت مینوسم
کلاغ ها یکی از بهترین موجودات روی زمین اند.....صداشون رو در هر حالتی دوست دارم,مرموزی ِ خاصی داره
با خود سانسوري به شدت مخالفم
هر کسي بايد بتونه هر چيزي که ميخواد رو بخونه و بنويسه، هميشه هم يه عده اي مخالف يا موافقن
خدا رو شکر ديروز اتفاق بدي نيافتاد
اما راستش منتظر يک اتفاق بدم
بچه که بودم شلوغ کار بودم...مامانم بهم می گفت شلوغ کنی کلاغه می بینه میره به معلمت میگه!!!!....خلاصه کلاغه کلی منو سر به راه کرد
000
سلام
یادی دوستی افتادم که عاشق کلاغ بود دوست داشت کلاغی داشته باشد در خانه...
با نمک تر و با هوش تر از خیلی حیوونای دیگه.نجیب هم هستن چون محاله جلوی کسی ماچ و بوس کنن.اینارو طی تحقیقاتم که چهار سال توی یه دانشگاه پر از کلاغ گذشت فهمیدم:-)
http://www.cloob.com/club/post/show/clubname/kamandasharemozoee/topicid/۲۳۴۳۰۰۲/wrapper/true#topic سری به کلاغ ما هم بزنید