تیر 1390 Archives
سی سال گذشت و حالا خوب میدانم راهی برای برگشت نیست. مهم نیست که تلخ است یا سخت. مهم نیست که با چشم به هم زدنی گذشته است. مهم این است که حقیقت، همین تکرار ناپذیر بودن عمر است.
سی سال گذشت و حالا که به عقب نگاه میکنم، پر از فراز نشیب میبینم. فرصتهای از دست رفته، اشتباهاتی ریز و درشت که بعضیشان خاطره شدهاند و بعضیشان تجربه. و البته گاهی موفقیتها و پیروزیهای ریز و درشت. «آیا از میان آن همه اتفاق، من از سر اتفاق زندهام هنوز؟»*
سی سال گذشت و حالا با ارزشترین داراییام، آدمهایی هستند که صداقتشان برایم ثابت شده. کسانی که با خندههایم شاد هستند و با غمهایم شریک.
سی سال گذشت و حالا - که نمیدانم چهقدر دیر است - قدر فرصتها را خوب درک کردهام. خلاصه هرچه که هست، همین است و هرچه که مانده، امید آینده است.
پینوشت:
بیپرده بگویمت، چیزی نماندهاست، من چهل ساله خواهم شد، فردا را به فال نیک خواهم گرفت.
* شعر بالا و جمله ستاره دار داخل متن از سید علی صالحی است.
سی سال گذشت و حالا که به عقب نگاه میکنم، پر از فراز نشیب میبینم. فرصتهای از دست رفته، اشتباهاتی ریز و درشت که بعضیشان خاطره شدهاند و بعضیشان تجربه. و البته گاهی موفقیتها و پیروزیهای ریز و درشت. «آیا از میان آن همه اتفاق، من از سر اتفاق زندهام هنوز؟»*
سی سال گذشت و حالا با ارزشترین داراییام، آدمهایی هستند که صداقتشان برایم ثابت شده. کسانی که با خندههایم شاد هستند و با غمهایم شریک.
سی سال گذشت و حالا - که نمیدانم چهقدر دیر است - قدر فرصتها را خوب درک کردهام. خلاصه هرچه که هست، همین است و هرچه که مانده، امید آینده است.
پینوشت:
بیپرده بگویمت، چیزی نماندهاست، من چهل ساله خواهم شد، فردا را به فال نیک خواهم گرفت.
* شعر بالا و جمله ستاره دار داخل متن از سید علی صالحی است.
مهدي
آريان هستم. اهل ري. مثلا روزنامهنگار شايد هم گرافيست. قرار است در اين
وبلاگ مطالب طنز نوشته شود. حالا اگر ديديد گاهي جانم به لب رسيد و چرندي
تحويل دادم - كه زياد هم از اين اتفاقات برايم ميافتد و معمولاهم چرند
مينويسم - اگر خوشتان نيامد، تقاضا دارم فحشم ندهيد و ادبيات شفاهي نثارم نكنيد. خب... ميتوانيد درعوض، روي آن ضـربـدر - همان ضـربدر
بالا، سمت راست را ميگويم - كـليك كنيـد و خــلاص!