طنز: مرداد 1388 Archives
یا
از ده چهخبر؟
گوساله، گاو، گاومیش، گوسفند، الاغ و... اینها فحش نیستند، حیوانند.
رفتیم تبریز و حالش را بردیم: روستای پدری به نام «بنه کهل» و روستای «عالیجان» چه صفایی داشت و چه آسمانی...
عرعر الاغهاش - بدون تریبون - میارزید به خیلی از این سخنرانیهای دوزاری. رساتر هم بود.
میرفتیم «چل» و بهبه...
ماست گاومیش و کره محلی و دوغ و شیر و بهبه...
صفایی کردیم برای خودمان
پ.ن:
۱- ما به ده میگوییم کند لازم به ذکر است که این کلمه در لفظ «کد» خوانده میشود
۲- ما به صحرا میگوییم چل
۳- زندگیروستایی را دوست دارم حتی با وجود همه سختیها و کمبود امکاناتش، البته فقط با یکیشان شدیدا مشکل دارم، آن هم نبود تکنولوژی شیلنگ در سرویسهای بهداشتیشان است
از ده چهخبر؟
گوساله، گاو، گاومیش، گوسفند، الاغ و... اینها فحش نیستند، حیوانند.
رفتیم تبریز و حالش را بردیم: روستای پدری به نام «بنه کهل» و روستای «عالیجان» چه صفایی داشت و چه آسمانی...
عرعر الاغهاش - بدون تریبون - میارزید به خیلی از این سخنرانیهای دوزاری. رساتر هم بود.
میرفتیم «چل» و بهبه...
ماست گاومیش و کره محلی و دوغ و شیر و بهبه...
صفایی کردیم برای خودمان
پ.ن:
۱- ما به ده میگوییم کند لازم به ذکر است که این کلمه در لفظ «کد» خوانده میشود
۲- ما به صحرا میگوییم چل
۳- زندگیروستایی را دوست دارم حتی با وجود همه سختیها و کمبود امکاناتش، البته فقط با یکیشان شدیدا مشکل دارم، آن هم نبود تکنولوژی شیلنگ در سرویسهای بهداشتیشان است
مهدي
آريان هستم. اهل ري. مثلا روزنامهنگار شايد هم گرافيست. قرار است در اين
وبلاگ مطالب طنز نوشته شود. حالا اگر ديديد گاهي جانم به لب رسيد و چرندي
تحويل دادم - كه زياد هم از اين اتفاقات برايم ميافتد و معمولاهم چرند
مينويسم - اگر خوشتان نيامد، تقاضا دارم فحشم ندهيد و ادبيات شفاهي نثارم نكنيد. خب... ميتوانيد درعوض، روي آن ضـربـدر - همان ضـربدر
بالا، سمت راست را ميگويم - كـليك كنيـد و خــلاص!