برای آنها که نمی‌نویسند - قسمت چهارم

درنگ نکنید. فارغ از اینکه این موضوع در موارد دیگر از چه اهمیتی برخوردار است، در مقوله نوشتن از الزامات است. هرگاه سوژه‌ای به ذهنتان رسید، هرطور شده خودتان را به نزدیک‌ترین قلم و کاغذ یا کیبرد و مانیتور برسانید و شروع کنید به نوشتن ترشحات ذهنی‌تان که تجربه ثابت کرده درنگ کردن در این‌ مواقع، چه زیان‌ها و خطراتی در پی دارد.
چه زیانی بالاتر از فراموشی یک سوژه؟ کسی چه می‌داند؟ شاید بعد از پرداختن به آن، خالق یک اثر ماندگار شوید. چه خطری بالاتر از این‌که با پشت گوش انداختن نوشتن سوژه‌ها، به این کار عادت کنیم و باعث شود تا سر هر سوژه دیگری هم همین بلا را بیاوریم و تداوم را از دست بدهیم. تداوم و نوشتن در مواقعی که فکر می‌کنیم «حس نوشتن» نداریم، مرز بین پرتگاه و قله نویسندگی‌است.
اگر واقعا دوست دارید نویسنده باشید، باید به این‌طور اوقات بی‌حوصلگی‌تان ثابت کنید که هیچ‌کس و هیچ‌چیز نمی‌تواند مانع نوشتن‌تان شود. پس در نوشتن درنگ نکنید و تداوم داشته‌باشید. مثل نویسنده همین ستون نباشید که تا سه شماره‌این موضوع را ادامه داده اما حالا معلوم نیست کجاست و قسمت چهارم این ستون توسط شخص دیگری نوشته شده است.

برای آنها که نمی‌نویسند - قسمت سوم
برای آنها که نمی‌نویسند -  قسمت دوم
برای آنها که نمی‌نویسند -  قسمت اول