پاراگراف ۳

خودآزاریم، بهانه گیر آورده و چه چه می‌زند! صبر می‌کنم درد شدید حسادت مثل جریان الکتریسته از سراسر تنم عبور کند! ناامیدانه به خود می‌گویم اگر او در آن خیابان نزدیک مترو با زنی لحظه‌ی شادی داشته باشد هیچ چیز در دنیا نمی‌تواند آن را خراب کند! مغزم مثل آبکشی با سوراخ‌های گشاد شده است که فکر و خیال، چند تا چند تا از آن عبور می‌کنند و به ذهنم هجوم می‌آورند! نمی‌توانم به ترتیب به چیزی فکر کنم. در آن واحد می‌روم و می‌مانم. می‌بخشم و انتقام می‌گیرم. راه می‌روم و می‌ایستم. در نهایت یک خیال سمج‌تر از بقیه است، خیال زن و مرد عاشق.

پرنده‌ی من - فریبا وفی | ارسالی از گلاره بیابانی

----------------------------

اگر دختر به دنیا بیایی، خیلی چیزها را باید یاد بگیری اول اینکه باید خیلی بجنگی تا بتوانی بگویی آنروز که حوا سیب ممنوعه را چید گناه به‌وجود نیامد آن‌روز یک فضیلت پرشکوه به دنیا آمد که به آن «نافرمانی» می‌گویند.

نامه به کودکی که هرگز زاده نشد- اوریانا فالاچی|  ارسالی از محسن یعقوبی

----------------------------

بیچاره آینده ! با وجود اینکه همیشه در انتظارش هستند هنگامی که به حال تبدیل می‌شود زیبندگی و لطافت خود را از دست می‌دهد !

ماکسیم گورکی - همسفر من | ارسالی از مریم رضوان‌پور

----------------------------

استاد (فرخ نعمتی): می‌دونی‌ بدتر از عشق بی‌‌فرجام چیه؟ فرجام بدون عشق!

برف روی شیروانی داغ - محمدهادی کریمی | ارسالی از محمدرضا حاجی زاده

----------------------------

این فقط یه پیشنهاده. روش فکر کنین: در این دنیا برای کفری کردن آدم‌های رذلی که می‌خوان همه چیز رو از اونچه هست برات سخت‌تر کنن، راهی بهتر از این نیست که وانمود کنی از هیچ چیز دلخور نیستی.

دیوانه از قفس پرید - میلوش فورمن | ارسالی از مرجان نیری

----------------------------

همچنان منتظر بخش‌های انتخابی شما هستیم...
info@welgard.ir