تجلی نهضت عاشورا در نظم

01-SaraTalebi.jpgسارا طالبی

عاشورا یک جریان لایزال است که از حس، عاطفه و حماسه که پشتوانه بسیار بزرگی برای ادبیات ما است، سود جسته و تا بشریت و هنر وجود دارند، عاشورا و مکتب عاشورا هم وجود خواهد داشت. حس، عاطفه و حماسه هر سه در عاشورا سیراب می‌شوند و عاشورا همواره در حال زایش است.
ادبیات این مرز و بوم قرن‌هاست که غم و اندوهی سترگ را از حنجره‌ی بغض‌آلود خود می‌سراید و شعر که احساس را می‌فهمد، همواره این حس غریب را در غربتی جانکاه بازتاب داده و درآمیختگی شعر با این شعور حماسی و جاودانه، سهمی عظیم در تداوم خط سرخ عاشورا داشته است. از این رو بخشی از این گنجینه‌ی بزرگ ادبی به عنوان ادبیات عاشورایی جایگاهی درخور یافته است. علاوه بر این نوحه‌ها و مراثی بسیاری که در فرهنگ عامه و ادبیات شفاهی جای‌جای این سرزمین وجود دارد نیز بخشی از این ادبیات را شامل می‌شود.
«امیرحسین فردی»، داستان‌نویس می‌گوید: «دلیل ارجحیت‌یافتن شعر بر داستان در حماسه‌ی عاشورا این است که در شعر به یک افق دلخواه می‌رسیم تا بتوانیم احساسات خود را در رثای عاشورا بیان کنیم اما در داستان همواره یک نوع نگاه رئالیستی وجود دارد که این امر باعث این شده که داستان تأثیر کمتری بر اذهان مخاطبان نسبت به شعر داشته باشد. از طرفی کلام شعر ظرفیت بیشتری برای خدمت به واقعه‌ی عاشورا دارد و تأثیر بیشتری نسبت به داستان دارد».
اسلام به طور کلی مشحون از رنگ و بوی عاشورا است و بزرگان ادبیات ما همواره عنایت خاصی به این موضوع داشته و به آن پرداخته‌اند و کمتر کسی را در ادبیات گذشته‌مان داریم که به این کهکشان نورانی تمسک نجسته باشد. شاعران اصیل و ارزشمند ما، هر کدام به نوبه‌ی خود به عاشورا پرداختند و حماسه را در شعرشان متبلور نمودند.
عاشورا یک جریان لایزال است که از حس، عاطفه و حماسه که پشتوانه بسیار بزرگی برای ادبیات ما است، سود جسته و تا بشریت و هنر وجود دارند، عاشورا و مکتب عاشورا هم وجود خواهد داشت. حس، عاطفه و حماسه هر سه در عاشورا سیراب می‌شوند و عاشورا همواره در حال زایش است.
«جواد جزینی» اشاره می‌کند که گونه‌، بسیار وسیع‌تر از موضوع است و ادبیات عاشورایی موضوعی در ادبیات است که در این عرصه نویسندگان با دغدغه‌ی عاشورا به تولید داستان، شعر، قصه و گاهی بازنویسی تاریخ اسلام می‌پردازند. مسئله‌ی شعر یک ریشه فرهنگی دارد و علت آن این است که شنیدن شعر آسان‌تر و پخش آن از رسانه‌ها آزادتر است. شعر در مداحی، تعزیه و موسیقی مورد استفاده قرار می‌گیرد و در این حوزه کار آسان‌تر به نظر می‌رسد.
شاید اقبال به حوزه‌ی شعر این است که شعر در ترکیب قالب‌ها جای خودش را بیشتر باز می‌کند اما داستان یک رسانه‌ی تک‌منظوره است که مخاطب آن را در خلوت خود می‌خواند. البته باید گفت که بخشی از فیلم‌ها بیشتر از داستان‌ها الهام گرفته‌اند تا شعر و در حقیقت، داستان‌ها بوده‌اند که به بازآفرینی حادثه‌ی عاشورا پرداخته‌اند.
ادبیات عاشورا به عنوان یک گونه‌ی مقبول ادبی در حوز‌ه‌ی ادبیات آیینی می‌گنجد و به بیانی پیشینه‌ی اشعار آیینی متعلق به واقعه‌ی عظیم عاشورا است. ماحصل این گونه‌ی ادبی زایش شاعرانی است که بعضی از آن‌ها تنها در حیطه عاشورا و مضامین مذهبی قرار می گیرند و به عبارتی «شاعر آیینی» هستند.
اولین سوگنامه‌ی کربلا در شعر فارسی توسط کسایی مروزی سروده شد. و در یکی از بهاریه‌های خود ضمن ستایش طبیع و شکوفایی آن به‌ دلیل مصادف‌شدن بهار با واقعه‌ی عاشورا به بیان مقتل سومین امام شیعیان و یارانش می‌پردازد.
همچنین شعر معروف محتشم کاشانی (سده‌ی۱۰ قمری) در رثای واقعه‌ی کربلا که اینگونه آغاز می‌شود:
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است / باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است؟»
در واقع در شعر عاشورا عاطفه و سوگ در مقابل حماسه قرار گرفته است که در این میان شعر به دلیل موسیقی درونی که دارد به انگیزش احساسات منجر می‌شود و ویژگی جنگ و کارزار در عاشورا هم بعد حماسه را پوشش می‌دهد. از این رو که حماسه و عاطفه در شعر جایگاه وسیع‌تری برای جولان دارند و شعر همواره تأثیر بیشتری نسبت به نثر دارد.
هرکس با هر دیدی وارد کربلا شود می‌تواند برداشتی از کربلا داشته باشد. در طول تاریخ شاعران از زوایای مختلفی نسبت به نهضت عاشورا نظر انداختند. مثلاً «کلیم کاشانی» از بعد عاطفی، عده‌ای دیگر از زاویه‌ی حماسه، عده‌ای از زاویه‌ی عرفان و بسیاری هم از بعدهای دیگر به این مقوله نظر انداخته‌اند.
در این ادبیات گاهی تکنیک و شگردهای زبانی در مرتبه‌ی دوم اهمیت قرار می‌گیرد، اما آثار اصیل عاشورایی آثاری هستند که توانستند به نوعی تعادل بین مفاهیم و تکنیک برسند و رسیدن به این تعادل کار بسیار مشکلی است. به گونه‌ای که بگویید این اثر هم متعلق به ادبیات عاشورایی است و هم به ادبیات دیگر پهلو می‌زند.
شعر و داستان معاصر به جزئی‌گرایی توجه دارد سعی می‌کند از یک طرف بین مفاهیم و معناهایی که پشت حادثه‌ی عاشورا وجود دارد و از سوی دیگر اتفاقاتی که در آن روز رخ داده تعادل برقرار کند. شعر امروز به دلیل جزئی‌نگری و عینی‌گرایی اتفاقاً به داستان نزدیک شده است و ما در اشعار عاشورایی اخیر گرایش به داستان را می‌بینیم.
_______________________

با اقتباس از سایت «آفتاب»