برای آن ها که نمی نویسند - قسمت دوم

06-hoseinmahdion.jpgحسین مهدیون

نوشته‌ای که باب میل خودتان نباشد، هر چقدر هم که از آن تعریف و تمجید بشود بازهم آن طور که باید و شاید به دل شما نخواهد نشست. البته این چیزها تا حدودی هم به روحیات و اخلاقیات نگارنده مربوط می‌شود.

یکی دیگر از موارد اساسی در نوشتن، سوژه پردازیست که به ظاهر کار سختی به نظر می‌رسد اما در عمل اینطور نیست. شما می‌توانید از ساده‌ترین چیزها ایده بگیرید و شروع به بال و پر دادن به سوژه کنید و در این بین سوژه‌های جدیدتری هم پیدا کنید. به عنوان مثال می‌توانید همین صندلی‌ای که روی آن نشسته‌اید را سوژه کرده و شروع به گفتگو با صندلی خود کنید. درد دل‌هایش را بشنوید. سرگذشتش را بشنوید. برنامه‌های آینده‌اش را از او بپرسید و حتی از خودتان برایش تعریف کنید و همینطوری اراجیف را پشت سر هم ردیف کنید شاید به مقصدی هم رسیدید. نرسیدید هم به درک، اصلا گور بابای خواننده... مهم‌ترین چیز این است که اول از همه، خودتان با نوشته‌تان حال کنید، خواننده و منتقد در درجه دوم قرار دارند. نوشته‌ای که باب میل خودتان نباشد، هر چقدر هم که از آن تعریف و تمجید بشود بازهم آن طور که باید و شاید به دل شما نخواهد نشست. البته این چیزها تا حدودی هم به روحیات و اخلاقیات نگارنده مربوط می‌شود.
از موضوع دور نشویم، همانطور که گفته شد سوژه پردازی کار سختی نیست. می‌شود حتی همین خود کلمه سوژه پردازی را هم سوژه کرد و ساعت‌ها در مورد آن صحبت کرد، اما نکته مهم و اساسی این است که وقتی در مورد یک موضوع می‌نویسیم به گونه‌ای بنویسم که حوصله خواننده سر نرود. باید تمام تلاشمان را بکنیم تا با کمک قوه خیال و ارزیابی شرایط زمانی ، به بهترین شکل ممکن مطالب مهم و مورد نظر را هم در قالب صحبت‌هایمان بگنجانیم و یک نوشته هدفمند بنویسیم.
و اما نکته آخر اینکه در سوژه پردازی و نوشتن در مورد یک سوژه، حتی الامکان از نوشتن جملات تکراری بپرهیزیم و جلوی لوس شدن مطلب را بگیریم تا دل خواننده و حتی خودمان را نزند.