یکی از کارهای نقد ادبی این است تا در داستان دلالتها را پیدا کند. اگر کلمهای در جاهای متفاوت بیش از کلمات دیگر استفاده شود باید به معنای تلویحی آن کلمه دقت کنیم. در داستانهای کوتاه با معنای قاموسی ِ کلمات سر و کار نداریم بلکه مهم، دریافت ِ معنای دوم جمله است.
امپرسیونیسم در نقاشی در واقع روال عادی را به هم میریزد و همین امر در ادبیات و داستان کوتاه موجب خلاقیّت میشود. نقاشان رئالیست شیء را همانگونه که ببینند، خواهند کشید اما نقاشان امپرسیونیسمی با یک مرتبه دیدن و بیتأمّل، برداشت ذهنی ِ خودشان را به تصویر میکشند. به طور کلی واقعیت در امپرسیونیسم، به تجربهی لحظهای ِ حسی گفته میشود و تفاوتی میان ذهن ادراککننده و شی مدرِک وجود ندارد. در رئالیست گفته میشود که میان واقعیت بیرونی و ذهنی تفاوت وجود دارد اما امپرسیونیم معتقد است که واقعیت یکی است اما استنباط ما متفاوت است و ادراک هر فرد مبین ذهنیّت اوست. نویسنده در این داستان از توصیف مشهود شخصیت میکاهد و سعی میکند ادراک شخصیت را در قالب تصویر بیان کند. کلمات دارای معنای تلویحی میشوند.
در داستان رئالیستی، خواننده روایت دانای کل را میپذیرد و اجازه میدهد داستان را از زبان او بشنود، اما در این داستان، روایات از زبان یکی از شخصیتهای داستان گفته میشود. پیرنگ در داستان امپرسیونیسمی بر رویدادهای بیرونی تأکید زیادی نمیکند بلکه برای توصیف حالات از فیلتر ذهن شخصیت استفاده میکند. معمولاً نمیتوان سیر زمانی این داستان را مرتب کرد و چکیدهی آن را تعریف کرد. ممکن است پیرنگ «حذفی» باشد. پیرنگ حذفی یعنی نویسنده تمام رویدادها را بیان نمیکند مثلاً ممکن است شکلگیری زمینهی داستان حذف شود.
در این گونه داستانها باید به نقش استعاری مکانها دقت شود. اگر در داستان صحبت از مکان خاصی میشود برای نشان دادن جایگاه اجتماعی یا رویدادن حوادث نیست بلکه حاکی از حالات ذهن شخصیتهای داستان است که در آن مکان تعاملهای اجتماعی دارند. یکی از کارهای نقد ادبی این است تا در داستان دلالتها را پیدا کند. اگر کلمهای در جاهای متفاوت بیش از کلمات دیگر استفاده شود باید به معنای تلویحی آن کلمه دقت کنیم.
در داستانهای کوتاه با معنای قاموسی ِ کلمات سر و کار نداریم بلکه مهم، دریافت ِ معنای دوم جمله است. به عنوان مثال، گاهی اوقات «شب» در داستانهای کوتاه برای بیان زمان نیست، بلکه میخواهد فضای یأس و حزنانگیزی را به تصویر بکشد. در داستان مدرن، هر قسمتی که بیان میشود باید در روند شکلگیری و فهم داستان تأثیرگذار باشد در غیر این صورت وجود آن ضروری نیست و باید از داستان حذف شود. معمولاً نثر موزون است و صناعات ادبی به وفور به کار برده میشود.