رودکی، شاعر روشن‌بین

01-SaraTalebi.jpgسارا طالبی

بوی جوی مولیان آید همی / یاد یار مهربان آید همی

سامانیان نخستین سلسله‌ی ایرانی در دوره‌ی اسلامی هستند که به طور جدّی به پرورش شعر و ادبیات فارسی پرداختند که ناشی از تعصّبشان نسبت به فرهنگ ایرانی است. سامانیان که نسبشان را به بهرام چوبین می‌رساندند می‌کوشیدند تا شکوهمندی سلسله‌های کهن را زنده کنند. درست است که نخستین سلسله‌های ایرانی به ادبیات فارسی توجه نشان دادند اما کوشش‌ سامانیان سبب شد تا بتوان عصر سامانی را «آغاز استقلال زبان و ادبیات فارسی» نامید. در این دوره آثار معتبری مانند، تاریخ طبری، کلیله دمنه نیز به فارسی برگردانده شد. مضامین اشعار سروده شده در این دوره عبارتند از: مدح، هجو و هزل، غزل، اخلاقی و تعلیمی، وصف و مرثیه که سرآمد شاعهران در این دوره رودکی است.
نسبت وی به «رودک» از توابع سمرقند برمی‌گردد. وی در روزگار جوانی خود را از زن و فرزند دور می‌دانسته است اما به نشاط و شادی می‌پرداخت. قصیده‌ی «دندانیه» برجسته‌ترین حسب حال رودکی از خویش است. وی به شهرهای متفاوتی سفر کرده است و در یکی از سفرهایش به بلخ با رابعه بنت کعب، شاعر معروف و معاصر خود دیدار داشته است. رودکی با موسیقی انس داشته است و در نواختن چنگ شهرت داشت. وی در اواخر عمرش به دیار خود بازگشت و از دستگاه سامانیان دور می‌شود. سال۳۲۹ه. قطعی‌ترین تاریخ وفات رودکی است. برای احداث مرقد و مجسمه‌ی یادبود رودکی، زمین را شکافتند و استخوان‌های وی را در گور یافتند. حاصل دریافت‌های دانشمندان و ملاحظات تاریخی سه فرضیه صادر می‌شود:
۱. رودکی در پیری فوت کرده و بیش از هفتاد سال داشته است.
۲. کور مادرزاد نبوده است و اواخر عمر نابینا شده است.
۳. بعضی از استخوان‌های وی شکسته شده است که احتمال می‌رود وی با مرگ طبیعی از دنیا نرفته است و در ماجرای قتل‌عام بخارا کور شده و به قتل رسیده است.
یکی از فرضیاتی که همیشه درباره‌ی رودکی وجود دارد این است که آیا وی کور مادرزاد بوده است و یا در اواخر عمر خود نابینا شده است. با توجه به توصیفات دقیقی که وی از طبیعت، طلوع و غروب خورشید، دیدن زیبارویان و... داده است شاعر نمی‌توانسته از ابتدا نابینا بوده باشد. اشعار پراکنده‌ای(حدود ۱۵۰۰بیت) از رودکی باقی مانده است که برخی پژوهشگران احتمال می‌دهند دیوان اشعار رودکی در گیرودار و خصومت‌های مذهبی-عقیدتی از بین رفته باشد. جاذبه‌ی شعری رودکی سبب شده است تا بسیاری از معاصران و یا شاعران ادوار بعد در اشعار خود ابیات یا اشعاری از رودکی را تقلید و یا تضمین کنند. آنچه بیش از هرچیز موجب برتری سخن رودکی بر شاعران سلف گردیده، سادگی بیان اوست. توصیف طبیعت، حالات و خلقیات و بیان اغتنام فرصت از بارزترین مضمونات رودکی است.

شادزی
شادزی با سیاه چشمان شاد
که جهان نیست جز فسانه و باد
ز آمده تنگ‌دل نباید یود
وز گذشته نکرد باید یاد
من و آن جعد غالیه‌بوی
من و آن ماه‌روی حورنژاد
نیک‌بخت آن کسی که داد و بخورد
شوربخت آن که او نخورد و نداد
باد و ابرست این جهان و فسوس
باده پیش آر، هرچه بادا باد