زخمه

سعید فتحعلی فرد

زخمه مزنی  ناله می‌کنم  
آه میکشی گریه می‌کنم
پرده پرده‌ام زیر دست تو
داد میزنی  نعره می‌کشم
در نوای تو مویه می‌زنم
مثل دل برای یار
مثل دل در انتظار، شور میزنی شورمی‌زنم
گاه گاهی یه یاد روی تو چهارگاه می‌شوم
مست می‌کنی شبی یار یار می‌زنم
صبح از جفای همان دیشبی  باز هم حوار می‌زنم
شره می‌زنی بر درآمدم، که آی من مخالفم مخالفم.
مثل آوازهای  کوچه گرد شب  سه گاه، فالش، اما مخالفم
 شهر آشوب می‌شود
حور ماهور می‌شود
تا درآمد حزین برم زدی
گریه می‌کنی آه می‌کشم
زخمه می‌زنی ناله می‌کنم
من سه تار خسته شکسته‌ام
خواب دیدم تمام این قصه را
بی صدا بدون سیم،
من سکوت مبهم
نوازنده‌ای خسته‌ام