گلاره بیابانی
سردبیر برای این شماره سفارش داده در مورد اول مهر مطلب بنویسیم؛ بعد توی پرانتز ذکر کرده خاطرهای چیزی و... از آنجایی هم که سردبیر هستند، ما گردنمان از مو هم باریکتر، نمیتوانیم بگوییم که ای برادر عزیز اول مهر است و ما دانشجوها در حال استفاده از آخرین دقایق و این همه مطلب نوشتن؟! به همین دلیل اصولا چون بنده اعتراضهایم بیشتر در حوزهی مدنی و کاملا مسالمتآمیز است، تصمیم دارم در مورد ۳۱ شهریور مطلب بدهم!
اصلا به نظر من این ۳۱ شهریور مغموم واقع شده است! ما آدمها بیوفاییم! اول مهر را کردهایم بت. غافل از اینکه همهمان اولین روز مدرسه در دورهی اول ابتدایی را روز ۳۱ شهریور در جشن شکوفهها که قرار بود تبدیل به گلمان کند تجربه کردیم! حالا من تصمیم دارم اگر یک نفر هم باشم صفحهی مخصوص اول مهر در مورد ۳۱ شهریور بنویسم، باشد که رستگار شویم و با وفا!
۳۱ شهریور اول ابتدایی برای من طعم قرآن و مادر و خواهر و پدرم را میدهد. و شاید هم طعم دخترکی که توی عکس یادگاری خط مستقیم صف کلاس را بر هم زده و با مقنعهای که چانهاش کنار گونهاش قرار گرفته از همه قد بلندتر است. ۳۱ شهریور آن سال برای من طعم شانهای را میدهد که توی مسابقه بردم. همان که سیب را از نخ آویزان کردند تا ببینند من و هم کلاسیام، کدامیک زودتر گاز میزنیم و خوب من برنده شدم...
از همان زمان ذهنم پر از خیال پردازی شد، بعدها هر سال که بزرگتر میشدم فکر میکردم یک گاز دیگر به آن سیب زدم، همان سیب شیرن و سبز رنگ که با یک نخ رو به روی چشمانم تاب میخورد و من در حالی که دستانم را پشتم قفل کرده بودم سعی میکردم که زودتر گاز بزنمش. دیپلم را که گرفتم سیب تمام شده بود ولی مزهاش زیر زبانم بود، هست و خواهد ماند...
از ۱۲ سال اول مهر، برای من ۳۱ شهریور اولین سال دلانگیزترین سال است. درآن ۳۱ شهریور من خاصیت مسابقه را فهمیدم، معنی تلاش و رقابت دوشادوش و سالم با طعم آن سیب در من نهادینه شد. در آن ۳۱ شهریور من چشمان پدر و مادرم را دیدم که با امید به دخترکشان لبخند میزدند. در آن ۳۱ شهریور من فهمیدم که اول راهم اینجاست و آخرش بینهایت. در آن ۳۱ شهریور من تصمیم داشتم پزشک زنان شوم، امروز من در گیر و دار پایاننامهام؛ در جامعهشناسی جنسیتم. با هم فرق دارند ولی بیربط هم نیستند. با این حال همچنان خودم را به آن ۳۱ شهریور، و نه اول مهر مدیون میدانم. و خوب از همین جا میگویم «هی ۳۱ شهریور ۷ سالگی من، دوستت دارم».